معني درس از كعبه گشاده گردد اين در، سال اول دبيرستان
هم اندیشی زبان و ادبیات پارسی
هم اندیشی ادبیات فارسی(رضا رشیدی)
نگارش در تاريخ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, توسط رضا رشیدی

 

 

ا : وقتی آوازه ی عشق مجنون همچون شهرت زیبایی لیلی در دنیا پیچید.

2: بخت و اقبال به مجنون پشت کرد و پدرش از درمان او نا امید شد.

 3: نزدیکان همه سعی کردند که برای درمان او چاره ای بیندیشند.

 4: وقتی درمانده شدن پدرش را دیدند برای چاره جویی به گفت و گو پرداختند.

5: پس از چاره جویی همگی یک صدا گفتند: که این مشکل با زیارت کعبه حل می شود.

6: کعبه نیازهمه ی مردم را برطرف می کند و قبله ی جهانیان است.

7: هنگامی که زمان زیارت حج شد پدرمجنون دست به کار شد، شتری خرید و کجاوه ای آماده کرد.

8: با کوشش زیاد فرزند عزیزش را که برایش فوق العاده ارزشمند بود مثل زیبارویی در کجاوه قرار داد.

9: با سینه ای دردمند به سوی کعبه آمد و چون غلام حلقه به گوشی به کعبه متوسل شد که فرزندش شفا پیدا کند. ( در قدیم غلامان حلقه ای که نشان مالکیت صاحبشان بود را در گوش داشتند.)

10: به پسرش گفت: این مکان باارزش است پس بکوش و دعا کن که درمان تو در اینجا میسر است.

11 : دعا کن و از خدا بخواه وبگو از این عشق افراطی و بی اندازه رها شوم.

12: بگو خدایا مرا مورد لطف خودت قرار بده و از گرفتاری و بلای عشق رهایی ده.

13:مجنون وقتی حرف عشق راشنیدشروع به گریه کردولی زوددوباره به خنده افتاد.

14: ازجایش به سرعت پرید و حلقه ی خانه ی خدا را گرفت. 

15: در حالی که حلقه را گرفته بود می گفت: خدایا من امروز مثل حلقه در خانه ات مطیع توام.

16:به من می گویندبه درگاه تودعاکنم که ازعشقم جدایم کنی(کاری کنی که دیگرعاشق نباشم)اماراه وروش عاشقی ودوستی اینگونه نیست.

17: چون وجودم از عشق آفریده شده است ،  امیدوارم جز عشق سرنوشت دیگری در انتظارم نباشد.

18: خدایا به بزرگی و خدایی ات و به اوج تسلطت بر موجودات قَسَمت می دهم، (موقوف المعانی)

19: که مرا در عشق به آخرین مرحله ی آن برسانی که فقط عشق بماند هرچند خودم نیست و نابود شوم.

20: هرچندوجودم ازعشق سرشاراست امامراازقبل هم عاشقترکن.

21:ازعمرمن هرچقدرباقی مانده بگیروبه عمرلیلی اضافه کن.

22: پدرش به حرف او گوش می داد هنگامی که حرفهای او را شنید ساکت شد و همه چیز را درک کرد.

22: فهمید که دلش گرفتار و اسیر است و درد او درمان پذیر نیست.

 


نظرات شما عزیزان:

محمد مهدی
ساعت9:48---23 بهمن 1391
سلام استاد ممنون

hoseyn
ساعت18:18---15 بهمن 1391
«دست شما درد نکنه آقای رشیدی»

رئوف
ساعت20:24---7 بهمن 1391
دستت درد نکنه -)-)-)-)-)-)-)

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: